شرايط تئاتر ايران در سالها فاصله سالهاي 1320 تا 1322 را شماري پژوهندگان به سبب گستردگي اجراي صحنه و رشد تئاتر (دوران صحنه) ناميدهاند. اين دوران به دليل استقبال جامعه تماشاگران و مخاطبان از تئاتر صحنه به ياد ماندني است. در آن سالها توليدات سينماي ايران به لحاظ كيفي و كمي در حدي نبود كه بتواند پاسخگوي مخاطبان باشد.تلويزيون هنوز به ايران نيامده بود.راديو به ميزاني كه بايد در دسترس مردم قرار نداشت. به دليل در صد بالاي بيسوادي در كشور از مطبوعات استقبال چنداني نميشد و به همين دليل از فعاليتهاي نمايشي استقبال بالينه مناسبي به عمل ميآمد. انگيزههاي تماشاگران متفاوت بود و گروهي به قصد صرفاً سر گرمي و شماري به دليل گرايشهاي سياسي خود نمايشهاي مورد نظرشان را براي تماشا انتخاب ميكردند. شكلهاي پذيرش جامعه از تئاتر و جو سياسي حاكم بر كشور، زمينهاي براي انتخاب و اجراي آثار نمايشي بود. تئاتر در اين دوره ظرفيتي بالقوه براي تبليغ سياسي رايج و جزب افراد به سوي احزاب نو پا داشت. به همين دليل بود كه بخش مهمي از فعاليتهاي نمايشي ـ ترجمه و نگارش و اجرا ـ ملهم از خطوط سياسي رايج آن روزگار شد وبالاخره يكي از مهمترين اتفاقهاي اين دوره شكلگيري «گروه تئاتر ملي»با هدف دستيابي به نمايشهاي با هويت ايراني بود. سر پرست اين گروه، شاهين سركسيان بود. كساني چون عباس جوانمرد و علي نصيريان در پايه گذاري اين گروه به او پيوستند و بازيگراني پر سابقه چون رقيه چهرآزاد و عصمت صفوي با اين گروه همكاري كردند. تشكيل اين گروه با استقبال محافل روشنفكري و ادبي روبرو ميشود. با مقايسه فهرستهاي موجود از نمايشهاي چاپ شده ايراني و ترجمه آثار خارجي و اجراي نمايشنامههاي خارجي و ايراني مشاهده ميشود كه كفه آثار اجرايي به ويژه نوشتههاي فارسي بسيار سنگيني چاپ شده است. دليل عمده اين امر رشد تقاضاي آثار ايراني و ميزان تماشاگران است كه براي برآورده شدن خواستههاي آنان، مديران تماشاخانهها ناگزير از عرضه تعداد بالنسبه زياد و سفارش و نگارش و ترجمه به (شكل بازي و تطبيق داده شده و آداپته) بودند كه به سرعت آماده شود و در حد و اندازه پسند مخاطبان عام باشد.
یکشنبه ۲۴ اسفند ۹۳ ۰۶:۰۲ ۵۲۸ بازديد
تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد